نه یادمه خاک تو سر خودت ای الهه ناز رو نیگا همه فهمیدن من نازم تو چجوری نفهمیدی؟
درد!
نخیر بدبختانه امیدی به مردنم نیس ولی خدایی خیلی دستم درد میکنه
چیکارکردی؟؟؟؟
بیا دیگه به خاطر تو نمیدونم دستم چش شده نمیتونم تکونش بدم مچ بند بستم اینقد که درد میکنه نمیتونم نظر بذازم برات ای نامرد من که میخواستم اون روز بمیرم یادت رفته چه حالی داشتی وقتی رو زمین ولو شدم؟
چی شدی؟؟؟؟امیدی هست بمیری؟؟؟؟
به سلامتی اون سرباز عاشق که تو پادگان از شدت دلتنگی شامشو نخورد بی خبر از اینکه عشقش تو رستوران با یکی دیگه داره شام میخوره
نه یادمه
خاک تو سر خودت
ای الهه ناز رو
نیگا همه فهمیدن من نازم تو چجوری نفهمیدی؟
درد!
نخیر بدبختانه امیدی به مردنم نیس
ولی خدایی خیلی دستم درد میکنه
چیکارکردی؟؟؟؟
بیا دیگه به خاطر تو نمیدونم دستم چش شده نمیتونم تکونش بدم
مچ بند بستم اینقد که درد میکنه نمیتونم نظر بذازم برات
ای نامرد من که میخواستم اون روز بمیرم یادت رفته چه حالی داشتی وقتی رو زمین ولو شدم؟
چی شدی؟؟؟؟امیدی هست بمیری؟؟؟؟
به سلامتی اون سرباز عاشق که تو پادگان از شدت دلتنگی شامشو نخورد
بی خبر از اینکه عشقش تو رستوران با یکی دیگه داره شام میخوره